top of page
Writer's picturearjomandhoma

Round Table discussion on Rising Secularism, Challenging Islamism- Sweden


رشد و گسترش جنبش سکولار در تقابل با اسلام سیاسی در جهان بلاخص در خاورمیانه


در شروع باید به ماهیت اسلام سیاسی پرداخت. این موقعی بوجود میآید که دین اسلام قدرت

سیاسی بگیرد. این همان پدیده ایست که در سال 1979 در ایران اتفاق آمد. البته به همت دولتهای خارجی

دیگر نه به کمک مردم.

خمینی با اسلامش قدرت سیاسی را گرفت و سوار بر انقلاب مردمی در ایران شد. قوانین مدنی از قوانین

موجود در قرآن تاثیر گرفتند و اقلیتها ی متعدد و بخصوص زنان از حقوق ابتدائی خود مثل حق انتخاب پوشش و طلاق و صدها حقوق دیگر ساقط شدند. زنان طبق قانون، نیمه انسان و متعلق به مردان فامیل خود شدند.

رژیم

بطرق مختلف چه از طریق قوای اجرائی و جزائی خود و چه از طریق ساختن یک فرهنگ ضد زن

اسلامی در جامعه سعی در عملی کردن این قوانین را طی چهار دهه دارد.

بموازات سرکوب و شهروند درجه دو کردن زنان، مردان هم از حقوق بسیاری ساقط شدند.

غیر از بوجود

آمدن یک وضعیت

اقتصادی بد که ویژگی خاص حکومت اسلام سیاسی است، آزادی بیان لگد مال و فعالیتهای سیاسی و اجتماعی مختلف

ممنوع شد.

همگان

باید تظاهر به مسلمان بودن کنند. حقوق ابتدائی انسانی که پایه های سکولاریسم و لازمه یک جامعه سالم است از ایران رخت بربست.

نبود این حقوق ابتدائی که لزومش مثل آب ، خوراک و هوا برای انسان است یک وضعیت مریض گونه و

افسرده و ناسالم برای انسانها در ایران ساخت. حتی کودکان مورد ستمند.

یک کودک همیشه آزاد متولد میشود و داشتن این حقوق ابتدائی لازمه رشد سالم اوست. از سنین کودکی حتی

کودکان را از این حقوق ساقط کرده و سعی در ایجاد یک آپارتاید

جنسی را دارند. جامعه و محیط زندگی انسانها با خط قرمزهای زیادی محدود میشود. هر کس از آنها عبور

کند شدیدا مجازات میشود. اعدامها و مجازات زنها بخاطر اعتراض به بی حقوقیشان، نرم معمولی جامعه

شد.

زندانها پر از انسانهای آزادایخواه شد. فرهنگ دست پرورده اسلام سیاسی مردم را بجان هم میاندازد و

مجوز خشونت صادر میکند. اسلام سیاسی حاکم، زن ستیز ، خشونت پرور و خشونت ورز است .

فرهنگ

مردسالاری با حمایت قوانین اسلامی در ایران چهره شنیع و قاتل خود را روزانه نشان میدهد. قتلهای ناموسی و

مجبور کردن زنان و جوانان و حتی کودکان نا امید به خودکشی و خودسوزی در جامعه عادی است.

حکومت اسلامی مجوز خشونت از طریق قوانینش صادر میکند. قاتلین پس از قتل، مدال “ناموس داری” را

دریافت میکنند. ارتجاعی ترین و خشن ترین نوع حکومت زن ستیز را میتوان در ایران دید.

این تصویر را دادم که بدانید این اسلام سیاسی چگونه میخهای خود را در ایران کوبید و تا کنون چه بسر مردم آورده

است.

و اما در عوض چه شد. چه نوع مکانیزم دفاعی و اعتراضی به این همه بیحقوقی در جامعه پدید آمد؟

چطور بافت فکری و فرهنگ مردم عوض شد؟

اسلام سیاسی با سرکوب و اعدام، اختناق، سانسور و تحمیل قوانین خودش توانست چهار دهه در ایران

حکومت کند ولی در تلاش برای نرمال سازی یک جامعه اسلامی کاملا شکست خورد.

باعث شد که یک مکانیزم قوی

در تقابل با اینهمه بی حقوقی برای مردم درست شود.

چطور سکولاریسم شروع به رشد کرد؟

سکولاربودن یعنی برخورداری ازحقوق ابتدائی برای یک زندگی سالم و آزاد است. مثل غذا ، هوا، و بقیه

نیازهای طبیعی دیگر. نیاز داشتن عشق آزاد، بیان آزاد و انتخاب آزاد در هر مورد زندگی از

ضروریات و ارکان سکولاریسم است. مردم از اینها ساقط شدند.

سکولاریسم با دو اصلش که یکی جدائی دین از سیاست و قانون و دیگری برابربودن شهروندان در برابر

قانون و در جامعه است جای خالیش در جامعه ایران بیش از هر زمانی محسوستر شد.

اینجا بود که مردم مورد ستم، مهره های پیش برنده این پدیده شدند. پدیده ای که هدفش رسیدن و احیای حقوق از

دست

رفته انسانها بود. این پدیده خود را به شکل اعتراض های روزمره مردمی نشان میدهد. اعتراضاتی

گسترده مثل علیه اسلامی سیاسی، برای انتخاب فرم

دگری از زندگی در تقابل با الگوهای اسلامی، اعتراضات گسترده زنان علیه حجاب اجباری، علیه فرهنگ

مرد سالاری و ناموسی اسلامی، اعتراضات علیه زدودن حقوق اقشار مختلف جامعه و اقلیتهای جنسیتی و قومی، علیه

مجازاتهای اسلامی، دفاع ازحقوق حیوانات و محیط زیست ، دفاع از آزادی بیان و دگر حرکتهای

مردمی علیه قوانین اسلامی. مردم فرهنگ خودشان را در تقابل با فرهنگ اسلامی میسازند.

بی حجابی، ازدواجهای سفید، بالارفتن سن ازدواج، کم فرزند آوری ، تحصیلات عالی در جوانان بخصوص

زنان، اشتیاق زنان برای دخالت در امور خانواده و اشتغال نمونه های از آنهاست.

هم اکنون در پلاتفرم تمامی جنبش اجتماعی در ایران، بندهائی برای خواست جدائی دین از سیاست و آموزش و برابری زن و مرد دیده میشود.

عوارض جانبی عملکردها و سبک اداره کشور این حکومت بطور ناخودآگاه راه را برای سکولاره شدن فرهنگ و

رفتار اجتماعی مردم در ایران باز کرده است.

اینها گویای تثبیت یک جنبش قوی سکولار علیه اسلام سیاسی در ایران میباشد که زنان نه تنها فعالانه در آن

شرکت دارند بلکه در صف اول آن قرار دارند. مردم چهره واقعی روحانیت واسلام سیاسی را به دنیا نشان

داده اند.

روند سکولاریزه شدن جامعه بسرعت پیش میرود و به اعتقاد بسیاری بیشتر به یک “رنسانس” شباهت

دارد. این رنسانس میتواند از جغرافیای خود عبور کرده و در منطقه تاثیر گذار باشد.

آنانکه شلاق و ستم اسلام سیاسی بر شانه هایشان خورده است، نه تنها بیشتر

طالب و

تشنه سکولاریسم بمثابه یک نیاز طبیعی و حیاتی هستند بلکه بدنیا چهره واقعی اسلام سیاسی را نشان

خواهند داد.

این حرکتهای سکولار در ایران و افغانستان و کشورهای دیگر احتیاج مبرم به حمایتهای ین المللی دارد تا بتواند موفق شود. مردم و دولتها باید نسبیت فرهنگی را بدور بریزند و به این باور برسند که انسانها در همه جا مشابه و باید از یک زندگی |آزادو برابرو انسانی بدون در نظر گرفتن پیشنیه های گوناگون جنسیتی و جغرافیائی و غیره بهره مند شوند.

زنده باد مبارزات مردمی برای برابری بی قیدو شرط انسانی

مهین علیپور

8 مارس 2022

22 views0 comments

Recent Posts

See All

コメント


bottom of page